محمد جوادمحمد جواد، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

نی نی توپولی

بیاد شعرهای بچگی مامانی

 گنجشگک اشی مشی لب بوم ما مشین بارون میاد خیس می شی برف میاد گوله میشی میفتی تو حوض نقاشی خیس میشی، گوله میشین میفتی تو حوض نقاشی... کی می گیره، فراش باشی کی می کشه، قصاب باشی کی می پزه، آشپزباشی کی می خوره، حکیم باشی گنجشگک اشی مشی   ...
27 خرداد 1390

ترنم زیبای زندگی

زمان افتادن بند ناف-غسل ولادت-گفتن اذان واقامه در گوش چپ وراست-برداشتن کام با تربت پاک سیدالشهداهمگی در مورخ:10/10/86 انجام شد. اولین واکسن در بیمارستان هپاتیت ب:01/10/86 زدن دومین واکسن ب ث ژ-فلج اطفال - سرخک و سه گانه:02/10/86
27 خرداد 1390

رویش اولین مروارید

دندان اول :هفته آخر پنج ماهگی دندان دوم پایین:در هفت ماهگی دندان سوم:هفته آخر ده ماهگی دندان چهارم:هفته اول یازده ماهگی بالا وپایین کردن از پله :اوایل نه ماهگی..
27 خرداد 1390

دومین روز از بهار زندگی

روز دوم زمان ترخیص از بیمارستان بود ٠٢/١٠/٨٦روز یکشنبه بابا قاسم به دنبال تسویه حساب و ترخیص بودمنم همراه مامان جون مرضیه و مامان جون طاهره داشتیم آمادت میکردیم بیاریمت خونه همه لباسهای سایز صفر برات بزرگ بود  چون فقط ٢٠٠/٣وزن داشتی میترسیدم دستت بزنم طوریتشه پس از معاینه دکتر اطفال و تست شنوایی به سمت خونه حرکت کردیم یادمه اون روز هوا خیلی سرد بود وقرار بر این شده بود روز 5 باز مجدد بیاریمت برای معاینه پیش دکتر اطفال رسیدیم در خونه احمدآقا دوست بابا بزرگ گوسفند را جلوی پات قربانی کرد گوسفندخوشگلی بود چون از در پایین اومدیم رفتیم خونه عمو ابوالفضل زن عمو هم آتیش اسفند درست کرده بود یه جا برامون پهن کردند دو تایی خوابیدیم من شدید...
25 خرداد 1390