باشگاه...
امروز روز اولی بود که رفتم باشگاه برا شروع خوب بود ولی بعضی از حرکات رو عقب میافتادم ولی در مجموع
خوب بود به محمد جواد هم قول داده بودم ببرمش ولی خواب بود دلم نیومد بیدارش کنم برا همین مادر
شوهرم اومد نگهش داشت تنهایی رفتم وقتی برگشتم محمد بیدار بود و معترض که چرا نبردمش الان هم رو
پام نشسته میخواد چند خطی تایپ کنه امون نمیده میگه میخوام مثل تو بنویسم.(بیا بنویس عزیزم)
مممممممممممممممممممممممتاالللبییسسظسشششششششش÷1233456567978877غعهخگگگگگگگگگ
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی