محمد جوادمحمد جواد، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

نی نی توپولی

استقبال از ماه رمضان...

1390/5/8 1:30
نویسنده : مامان صبا
378 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی دیگه به ماه رمضون نمونده من در حال خونه تکونی هستم البته بگم  با کمک شوشو چون محمدجواد رو نگه میداره تا من به کارهام برسم مثلا پارکش میبره... امروز هم به اتفاق بابا جون رحمان و پسر عموهایش(امیر محمد و علیرضا)رفتند استخر گرمدره بابایی میگفت حسابی شنا کردی جوری که دلت نمیومد از آب بیای بیرون قربونت برم مامانی

مامان جون طاهره هم (مادر شوهرم) امروز برا امواتش آش نذری پخت داد تو درو همسایه جاتون خالی خیلی چسبید شما هم که از استخر اومدید نوش جان کردید

ساعت 9 شب مامان جون مرضیه بادایی مهدی اینا امدند دیدن نی نی عمو اینا ما هم به آنها ملحق شدیم .براتون گفته بودم ما تو یه ساختمون هستیم ما یعنی(مادر شوهرم اینا با جاری های عزیز)من 2تا جاری دارم خواهر شوهرم که ندارم

آخر شبی تو رختخواب یه ذره با محمد جواد  صحبت کردم چون از بعد از مسافرت به شمال اخلاقش بد شده هر چی هم دنبال علتشم هنوز که پی نبردم چاره اش هم نمیدونم مطلب هم درمورد عصبانیت و پر خاشگری زیاد خوندم ولی هنوز نتیجه نگرفتم بعضی اوقات فکر میکنم که تو تربیتش کم گذاشتم...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان آنیسا
7 مرداد 90 11:41
سلام عزیزم وبلاگ زیبایی داری .تبریک واز اون زیباتر محمد جواد ناز وگله خوشحال میشم به من وآنیسا هم سربزنی بوسسسسسسسسسسسسس
معصومه مامان سهند
7 مرداد 90 17:06
خاله جون پست جدید گذاشتم خوشحال میشم به ما سری بزنید
گلاره جون
8 مرداد 90 15:50
na azizam kami behesh forsat bede dorost mishe
مامان آریان جون
9 مرداد 90 0:57
خدا رو شکر که شما هم مثله من از این نعمت الهی (خواهرشوهر) محرومی آخه اونایی که دارن چه خیری ازش دیدن؟؟ امیدوارم همیشه در کنار هم خوش باشید
shima
9 مرداد 90 16:49
وای شناگر کوچولو چقدر از آخرین باری که عکساتو دیدم بزرگ شدی ماشالله
نی نی توپولی
9 مرداد 90 17:09
سلام خاله شیما خوش اومدی..خیلی وقت بود منتظرتون بودم