پارک ملت..
امشب به همراه باباجون رحمان و مامان جون مرضیه و پرهام ودایی جون مجتبی رفتیم پارک ملت جا تون خالی پس از صرف یه افطاری رفتیم زمین بازی کلی من و پرهام بازی کردیم
البته مامانم هم باهام بود سرسره قلعه سحرآمیز و کشتی صخره نوردی و روروک تاب الاکلنگ..حسابی بهمون خوش گذشت تازه یه فواره بزرگ هم وسط آبنمای سینما پردیس بود من از اون بیشتر خوش اومده بود
وسایل ورزشی که تو پارک نصب کرده بودند مخصوص گروه سنی کودکان بود کلی ذوق کردم چون دیگه مجبور نبودم از وسایل ورزشی بزرگترا استفاده کنم ولی این بار مامانم منو نبرد قطار سوار کنه یا لااقل یه چند تا عکس ناقابل از ما بگیره اصلا باهاش قهرم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی