رفتن یا نرفتن...
امروز هر چی به بابایی اصرار میکنم که ما رو ببره بوستان گفتگو(جشنواره غنچه های شهر) به حرف نمیکنه آخه من با این بابایی چکار کنم
حالا ببینیم حرف حرف کی میشه خبرتون میکنم ...
حالا از جمله بالا پشیمونم آخه مامانی این چه حرفی بود که زدی آخه نگفتی شرمنده بابایی بشی..
ساعت ٣ بعداز ظهر بابایی ما رو برد جشنواره غنچه های شهر خیلی خوش گذشت محمد جواد کلی نقاشی کشید مامانی هم کلی خرید کرد (فردا هم آخرین روزشه مامانای تهرانی حتما فردا برید )
مامانی برام
محمد جواد هم از بعضی از غرفه ها جایزه بادکنک گرفت با دفتر نقاشی از بعضی از غرفه های بازی هم محمد جواد گل استقبال کرد با چند تا از این عروسک های حاضر در سالن هم عکس گرفتیم کلی به پسر قند عسلم خوش گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی