تولد...
از اونجایی که چیزی تا تولد محمد جواد به قمری چیزی نمونده همین عید قربانه تصمیم بر این شد یه جشن تولد بگیریم که مهموناش هم دایی و خاله و عموها با بزرگترا باشند ...البته من به محمد جواد هم گفتم دوست داری خونه برات جشن تولد بگیرم یا مهد پیش دوستات اونم گفت خونه ...
کلا بچه ها یه شش نفری هستند بقیه بزرگ اند نمیدونم از بچه های مهد هم کسی بیاد یا نه ...خلاصه در تکاپوی این جشنم(البته ذهنی) فعلا هنوز عملی کاری نکردم فردا برا سفارش کیک میرم با خرید یه سری از لوازم تزیینی نمیدونم کیکشو باید چه شکلی سفارش بدم محمد جواد بتمن دوست داره شاید هم دایناسور سفارش بدم ...حالا برم شرینی فروشی ببینم چی میشه !!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی