آرزو...
امروز یکی از آرزوهای دوران کودکیت برآورده شد امروز موفق شدی تانکی رو که خیلی دوست داشتی رو بخری نمی دونی چقدر خوشحال بودی و تو پوست خودت نمی گنجیدی انگار دنیا رو بهت داده بودند
دو تا تانک بود من و بابایی انتخابمون یکی بود اما انتخاب تو متفاوت بود در آخر هم به سلیقه خودت خریدی دلیل هم داشتی میگفتی این زنجیر داره قشنگتره!!!!!!!قربونت برم بزرگ شدی
آآآآآآآآ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی