محمد جوادمحمد جواد، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

نی نی توپولی

روزای گرم تابستان..

1390/5/5 14:45
نویسنده : مامان صبا
659 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز بعد از برگشت از باشگاه با شوشو و محمد رفتیم دانشگاه هوا هم بسیار گرم و طاقت فرسا بود  من رفتم دانشگاه دنبال کارهای فارغ التحصیلی بابایی و محمد هم رفتند امامزاده که در نزدیکی دانشگاه بود از اونجایی که خیلی شلوغ بود کار من به بعد نماز و ناهار افتاد منم رفتم بوفه سه تا ساندویچ گرفتم زنگ زدم اومدند دنبالم رفتیم تو امامزاده نوش جان کردیم محمد نخورد گرما بی اشتهایش کرده بود بعد ناهار وضو گرفتیم نماز خوندیم ساعت 2 باز رفتم دانشگاه خلاصه کارهای اولیه اش رو انجام دادم نوبت به پرداخت و عکس اینا رسید گفت برو 2شنبه آینده

ما هم از دانشگاه یه سر رفتیم خونه عمه شوشو بعد اومدیم خونه سبزی خریده بودم پاک کردم شام خوردیم خوابیدیم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

معصومه مامان سهند
5 مرداد 90 15:09
از حضور گرمت خیلی ممنونممممم عزیزدلم
کاکل زری یا ناز پری
5 مرداد 90 17:24
خسته نباشی
مامان آریان جون
6 مرداد 90 1:59
خسته نباشی خانمی
نی نی توپولی
6 مرداد 90 12:55
مامانای عزیز ممنونم از لطفتون
معصومه مامان سهند
6 مرداد 90 14:40
سلام و صد سلام . با پست جدید به روز شدم. خوشحالم میکنید بخونید و نظرات خوشگلتون رو بهم بدید. من و سهند دوستتون داریم.
مامان سید ابوالفضل
6 مرداد 90 16:25
تو گرما آدم نمیتونه نفس بکشه واقعاً خسته نباشی عزیزم