محمد جوادمحمد جواد، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

نی نی توپولی

خبری در راه است...

1391/12/6 8:05
نویسنده : مامان صبا
426 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی وقت بود که این مسئله ذهنم رو درگیر کرده بودتقریبإ حدود یکی دوسالی میشه

گاهی در غالب سوال از دوستان گاهی هم سرچ در فضای مجازی خلاصه این شد جواب سوال ما..

تنهایی کودک اول ،فاصله بین دو کودک و...

درست حدس زدید!!!

خیلی دوست داشتم زودتر از اینا به پسر ارشدم خبر ورود یه فسقلی دیگه رو بدم و زودتر عکس العملش رو نسبت به این قضیه ببینم

اول؛ بدون اینکه از قضییه خبر داشته باشه ازش میپرسیدم

نی نی دخمل دوست داری یا پسملی؟ میگفت؛مگه منو دوست نداری که همش از من میپرسی چی دوست داری!!!!!!!

بعد از شنیدن این خبر نمیتونم بگم خیلی هیجان زده شدولی همش در موردش سوال میکرد میگفت زودتر بخوابیم صبح به دنیا بیاد من داداشی دوست دارمعلتش هم معلومه چه دور ورش همه بچه ها پسرند و با دخترها رابطه خوبی ندارندو نحوه ارتباطشون با دخترا کمه

از اونجایی که منم باید استراحت بیشتری کنم وقتی بهش میگم پسر عزیزم مامانی نمیتونه همش اسباب بازیهای تو رو جمع و جور کنه پس از چند روز که با سختی اسباب بازیهاشو جمع کرد میگه

من دوست دارم نینیمون دوتا باشه یکی پسر یکی دختر!!!!

مامانی؛چررررررررا؟؟؟؟؟

پسرباشه بشینم پیش هم کامپیوتر بازی کنیم !!

دخترباشه تا کمک تو بکنه اسباب بازیهای منو جمع کنه ظرف بشوره تو خسته نشی!!!!!!!!!!

ولی با این تفاسیر خیلی نگرانم چون به شدت به من وابسته است برا همین دارم کاری میکنم این وابستگیش از من قطع به پدرش بیشتر بشه ...خدا کنه زیاد اذیت نشه با این قضییه کنار بیاد

توکل به خدا ..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان اریا و پریا
11 آذر 91 8:54
سلام دوست من اصلا نگران نباشید منم یه مادرم با همه دلمشغولیهای شما اما با فاصله سنی بچه های شما فکر کنم شما هم مثل من خیلی به مشکل بر نخورید چون دختر منم 5/5 سال با برادرش فاصله سنی داره و کاملا فهمیده شده و مسایل رو درک می کنه بهتون تبریک میگم و امیدوارم بارداری راحتی رو سپری کنیددوست داشتید به وب ما سر بزنید خوشحال میشیم
مامان آوينا
11 آذر 91 9:02
مبارك باشه چه خبر خوبي به سلامتي ايشالا مواظب خودتون باشيد . خوشحال ميشم بهمون سر بزنيد
کاکل زری یا ناز پری
11 آذر 91 10:21
سلام صبا جونم چطوری ؟؟ دلم تنگ شده بود براتون احساس می کنم خیلی کم میای دیر به دیر آپ می کنی یه مدت همش سر میزدم میدیدم ای بابا خبری نیست ماشاالله چقدر بزرگ شده پسرمووووووووون از خوندن خبرت خیلی ذوق زده شدمممممممم پس تو راهی داری به سلامتییییییییی انشاالله سالم باشه هرچی باشه مهم نیست نگران نباش خانومی
زهره مامان آریان
2 دی 91 0:23
سلام دوست جونم.چه خبر خوبی.انشالله به سلامتی.خیلی خوشحال شدم اول از اینکه دیدم دوباره برگشتی و دوم از خبر ورود یه نی نی توپولی دیگه. خیلی دلم برات تنگیده.خوشحال میشم پیشم بیای.منتظرتم.
مــآمــآنــے
19 بهمن 91 13:52
سلام عزیزم به سلامتی مبارک باشه ولی به نظرم وابستگیشو از خودت کم نکن اون یه پسره و بیشتر به مامانی تره و خودت می تونی کمکش کنی باهاش حرف بزن درباره کوچولویی که تو راهه باهاش صحبت کن با بچه های کوچیک آشناش کن بگو نباید اذیتشون کنه و.... به نظرم اینکه وابستگیشو از خودت کم کنی خوب نیست باز هم شما مادرشی و خودتون بهتر می دونی موفق باشی عزیزم